استاد خیال

تو میتونی :)

خب دیشب که نصفه شب خوابیدم بعد خیر سرم ساعت گذاشتم که پنج بیدار شم  بهونم بعد دقیقا از پنج صبح تا ساعت شش و نیم این گوشی من هر پنج دیقه زنگ میزد بعد من قطع میکردم ساعت جدید میذاشتم :||

آخر سر هم ساعت یه ربع به هفت دیگه رضایت دادم و بلند شدم :/ 

سر فیزیک اصن گوش ندادم و یا با بچه ها حرف زدیم و یا هم که داشتم واس آزمون میخوندم :/ تازه گفت سی دی پژوهش رو میتونیم یه شنبه هم ببریم :/ چرا عاااااخه ؟!!! ینی من میتونستم بشینم به جا پاور درسم رو بخونم ولی...

بعد رفتیم تو سالن تا سر جاهامون بشینیم و مامی هم کلی استرس داشت بعد اینجوری خودش رو آروم میکرد "تو میتونی آره میتونی الهه اگه خودت باشی میتونی من مطمئنم :) " بعد دو ثانیه بعدش با قیافه مچاله "آره جون خودت " :/

منم که کلا تو باغ نبودم هی چرت و پرت میگفتم تا بخندیم :دی 

شکیب و همتا هم اون ته سالن بودن بعد شکیب با قیافه مچاله به من نگاه میکرد قلب میفرستاد بعد منم با یه لبخند بس بزرگ بهش نگاه میکردم :)))))

آزمون شروع شد و اول سوالای ریاضی رو دادن 

تستی بود ولی راه حل هم باید مینوشتیم :/ 

خب خیلی خوب بود و زود تموم شد بعد از یه ساعت برگه های فیزیک رو دادن که هفت تا سوالش تشریحی بود و منم بیخیال سوالایی که از ریاضی حل نکرده بودم شدم و رفتم سراغ فیزیک و پیش خودم گفتم آخر سر میرم حل میکنم 

بعد که دیگه سوال هفت فیزیک بودم یهو گفتن که باید برگه های ریاضی رو بدیم و منم که هنو چک نکرده بودم و بیخیال فیزیک شدم و رفتم سر ریاضی بعد در حین ورق زدن دیدم که یه صفحه پر از سوال رو حل نکردم :||| 

دبیر اومد بگیره و منم بهش گفتم گفت میره همه رو که جمع کرد بعد میگیره ازم 

اصن مغزم قفل کرده بود و نمیتونستم حل کنم و فقط دو تا سوال تشریحیش رو زدم و بعد دیگه هرکاری میکردم جواب در نمیومد تا اینکه اومد و برگم رو گرفت و من پی بردم که با این کارم کلی درصدم رو آوردم پایین :(

فیزیک رو هم تشریحیش و هم تستی هاش رو حل کردم و کلی وقت اضافه آوردم و پاشدم که برگم رو بدم و وقتی دادم دبیر ریاضیمون گفت وایسا اینجا بعد رفت از مشاورمون اجازه گرفت و برگمو دوباره بهم داد و من تونستم تمام سوالاش رو حل کنم ^___^ 

وااااااای که این دبیرمون خیییلی خوبه :))))))

کلی هم ازش تشکر کردم ^_^

عصری هم رفتم تمرین فوتسال و برای تیم انتخاب شدم ^____^ واهاهاهاهای 

×پست قبلی دیروز 

اینکه وقت تموم شه و بعد ببینی یه برگه جا مونده و متوجه نشدی، فاجعه هست. یک بار اینطور شدم.
اصن فرا فاجعه ست -__- 
من دفعه اولم بود :/
تبریک میگم ان شاالله تیم ملی ببینیمتون :)
ممنون :)
دیگه در اون حدا هم نیستم 
آخه چرا اینقدر این پنجشنبه ها خوبن؟! واقعا چرا؟!
همین شنبه اول هفته منم امتحان داشتم برخلاف انتظار خیلی زود تموم شد. بعد یکی دو بار از روش دوره کردم که استاد گفت جمع بندی کنید وقت تمومه و من تازه فهمیدم ای وای بگو چرا زود تموم شده، پشت برگه رو نگاه نکردم :(( با ترس ورقه رو برگردوندم و سفید بود :)) خدایا ممنــــونم :))
دبیر ریاضیتونم عالیه ها، البته رفتارش با تو، بقیه رو نمیدونم :)
+تبریک ^__^
واااای عجب شانسی داشتیا 0___0
واقعا معرکه ست ^__^
اونقدرا عادل هست که باهمه اینطور باشه :)
البته جدیدا نمیدونم چرا بچه ها به من میگن عشق صا... :/
این بیدار شدن سر صبح واقعا عذابه
خیییلی -__-
تازه پنجشنبه ها خوبه دیرتر میرم 
در طول هفته که دیگه دیر پاشم ساعت 6 
چه خوش شاااااااانس =))))
سلام ویژه ی منو به دبیرت برسون ^^
دبیرای ما رو که با یه من عسلم نمیشه خورد :دی
^____^
چشم حتما :)
دبیر باید به موقعش جدی به موقعش هم شوخیشو بکنه اگه بخواد خشک باشه همش که نمیشه
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی
Designed By Erfan Powered by Bayan