استاد خیال

درک نمیکنم:/

عاقا من درک نمیکنم چرا باید وقتی قراره بعدا از کتابام یا وسایلام یا حتی لباسام استفاده کنم اونا رو جمع کنم

مثلن مامانم میگه وقتی یه کتابی رو خوندی جمع کن ولی خب وقتی میخوام دوساعت دیگه یا حداکثر فردا برم دوباره اون رو بخونم جمعش کنم 

یا مثلن صب لباسام رو درآوردم جمعشون کنم ولی خب دلیلی نداره وقتی قراره دوباره عصری که میام بپوشمش نه واقعا مگه بیکارم که جمعشون کنم://

یا اینکه شب که بیدار میشم پتو هام رو جمع کنم که خب اینم به نظرم دلیلی نداره چون دوباره شب میخوام ازش استفاده کنم

درحال حاضر هم اصن انگار تو اتاقم بمب ترکیده:/

رو زمین که پر کتاب و دفتر و کلی برگه ایناست و بقیش هم روی میزمه به علاوه‌ی یه سری خرت و پرت ومقنعه مدرسه هم روی خرسمه و کلی چیز میز دیگه که تو اتاق پخشن

مامانم هم هربار هی میاد میگه باید مرتب کنی و اگه مرتب نکنی یهو دیدی یه روز که اومدی همه رو ریختم دور و یه سری تهدید دیگه که خب من آدم بشو نیستم و این تهدید ها هم عمری هست که عملی نشدن 

آدم نشدنم هم واسه اینه که بنظرم کار بیهوده‌ و بی منطقی هستش ومنم کاری رو که منطقش رو درک نکنم به هیچ عنوان انجام نمیدم :/


یه فکری باید به حالش بکنم!

+من چند وقته که دستام میلرزه جدیدا هم خیلی بیشتر شده

فک کنم پارکینسون(املاش درسته؟)گرفتم://

کسی راه حلی چیزی میدونه برای اینکه بهتر بشه بگه چون واقعا داره برام مشکل ایجاد میکنه

پ.ن:مشکل عصبی هم ندارم که بخواد به اعصابم ربط داشته باشه

عاخه چرااااااا؟!؟!؟

درسته که ما یه روز تعطیل شدیم ولی به خدا توی اون یه روزهیچ گونه درس مهمی نداشتیم و همچنین اگه میرفتیم این همه کار نداشتیم:/

دبیر ریاضی که 8صفحه سوال گذاشته که بریم پرینت بگیریم و حل کنیم. واسه ی کلاس های دانش افزایی هم که ماشاالله 200 تا تست گذاشته

دبیر زیست هم که توی کانالش 200 و خورده ای تست گذاشته و گفته که باید توی دفتر بنویسیم عاخه چرااااااا؟!؟! ینی دستم ترکید سر این تستا تازه هنو نصفشو نوشتم://

اینا تازه یه بخشی از کارامون بود:/

ینی یه کاری میکنن ادم به غلط کردن بیفته که چرا میخواست تعطیل بشه:||

اقا این مهراب قاسم خانی اصن معرکه س 


چای چیست؟!؟!

چای یک نوع نوشیدنی میباشد که اریایی ها بس به آن علاقه مندند و برخی آن را آرامش بخش و خستگی در کن و...می نامند

حال از نظر من چای یک نوع نوشیدنی بدون مزه میباشد که فک کنم یکی قبلا اریایی هارو مجبور کرده بخورن و اونا هم مجبور شدن که بخورن و برای اینکه یکم راحت تر از گلوشون بره پایین و یه مزه ای داشته باشه اون رو با خرما خوردن و الان هم بعد از گذشت سالیان زیاد این تبدیل به عادت شده و ایرانی ها برای مزه دار کردن چای از قند و شکر و شکلات و خرما و...استفاده میکنن

د اخه مگه مجبورین چیزی که مزه نداره رو به زور قند و خرما و...بخورین:///

(البته اینا نظر منه شما دوست داری بخور نوش جانت)

گودزیلا...

+این یه قاشق رو هم بخور بعد بابات میبرتت دستشویی باشه؟!

_اگه منو الان نبرین همین جا خراب کاری میکنم!

بخشی از مکالمات زنمو م و دختر عموم 

بچه نیستن که گودزیلان:||

خودش هم نمیدونه چی میخواد!

خیلی وقتا دلم میخواد بدون هیچ استرسی برای امتحان ها و درسای فردا بدون استرس برای کارای انجام نداده بدون هیچ مشغله ذهنی حتی بدون هیچ خیال پردازی ای بگیرم اونقدر بخوابم تا وقتی بیدار شدم تمام این خستگی ها از بین رفته باشن

خیلی وقتا هم برعکس دلم میخواد اصلا نخوابم،حتی شب هم نخوابم و بدون اینکه خوابم بیاد بشینم کارام رو انجام بدم 

اینجور وقتا فکر میکنم با خوابیدن دارم وقتمو الکی تلف میکنم

الان هم جوری شده که میگیرم میخوابم بعد تو خواب تمام مشغله های ذهنیم بهم هجوم میارن و وقتی بیدار میشم بیشتر خستم و کلی هم به خودم میگم اصن کی گفت بگیری بخوابی که الان بخوای کلی استرس داشته باشی که هیچ کاری نکردی

فک کنم دچار خود درگیری شدم با خودم:/(البته این یه مورد سادش بود)

ذهنم هر بار یه چیز میگه:/فک کنم قاطی کرده:|خودش هم نمیدونه چی میخواد:||

۱ ۲ ۳ . . . ۴ ۵ ۶
Designed By Erfan Powered by Bayan