استاد خیال

همه چی درهم

1.امروز هوا کاملا بارونی بود و بعد از امتحان که منتظر سرویس بودیم نذاشتن تو ساختمون باشیم و یه سری رفتن روسکو و یه سری هم مثه ما تو بارو موندن و خیس خالی شدن عاخه کم هم نبود که نیم ساعت زیر بارون بودیم 

بعد من از قصد کلاه کاپشنمو نذاشتم تا بارون مقعنم و موهام رو خیس کنه 

2.فک میکردم امروز بارسا بازی داره اخه تو سایت نود برنامه بازی های لالیگا رو که زده بود همه یکشنبه بازی داشتن 

بعد که رفتم بازی رو ببینم دیدم که نمیذارن و کلی حرص خوردم بعد که رفتم تو سایت تا ببینم نتیجه‌ش چی شد لااقل، فهمیدم که من چه قدر نابغم که به تاریخش که 19هست توجه نکردم :| 

3.میگم یه سوال دیکته کلمه مضخرف اینه یا مزخرفه ؟!

4.اگه یه وخ تاکسی سوار شدین بعد دیدین رانندش هی پشت تلفن از نداریش و بدبختیش میگه به احتمال زیاد داره دروغ میگه تا شما بهش یه پولی بدید 

حواستون باشهچند تا مورد تا الان برای اطرافیانم پیش اومده

5.اینکه من هر روز تا شب تنهام مخصوصا الان که تازه مدرسه هم ندارم خییییلی خوبه خیییلی اصن عالمی داره واس خودش :)

6.بقل دستیم توی امتحانا یه دختره هشتمیه بعد ما اومدیم روز اول یه تعارف زدیم که کمک خواستی هستم و اینا 

بعد حالا مگه ول میکرد هی سوال میکرد اخه خواهر من بزار من امتحان خودم رو بدم بعد بپرس 

بعد آخر سر هم مراقبه نزدیک بود برگم رو بگیره

امروز هم چند تا پرسید و منم چون مطمئن نبودم نگفتم بعد میگه از رو جلویی ببین بهم بگو :|  البته به زور دیدم بهش گفتم 

کلا فک کنم به امید من میاد :/

7.به حدی از شلختگی رسیدم که توی اتاقم به زور باید دنبال یه جای خالی بگردی تا بتونی پاتو بزاری و رد شی :/ 

8.هوای دلای همو داشته باشیم و حواسمون باشه یه وخ کسی رو دلخور نکنیم 

فقط کافیه یکم مهربون باشید کار سختی نیس :)

[همین شِلکی (از قصد اینجوری نوشتم :/ ) نوشتم که یادتون بیاد باید مهربون بود :) ]

9.یه جا خوندم که روانشناسا میگن اگه آدم هر روز سه تا از اتفاق های خوبشو بنویسه بعد از یه مدت باعث میشه که مثبت اندیش بشه 

با اینکه تا حدودی مثبت اندیشم تصمیم گرفتم با خودم قرار بزارم هرشب حداقل سه تا از اتفاقای خوبی که افتادن برام رو بنویسم 

شماهم اگه خواستین یا تو وبلاگاتون یا یه جایی واسه خودتون بنویسین چون فک کنم جواب میده :)

حالا اینم اتفاقا خوبه امروز 

1.امتحانم رو خوب دادم و بیست میشم :)

2.زیر بارون کلی کیف کردم ^__^

3.زیر بارون با سارا که حرف میزدیم میگفت یادته سوال کردم اگه بخواین یکی رو از بینمون انتخاب کنید که تا آخر باهاش باشین کی رو انتخاب میکنین؟!گفتم اره یادمه. بعد دلایلش رو توضیح داد  در مورد هرکی و آخر هم گفت که من رو انتخاب میکنه:)

(اصولا باید من اون موقع کلی بقلش میکردم و از این جور کارا ولی من درعین سیب زمینی بودن خندیدم و گفتم اوه مای گاد :/ )

4.پشت تلفن کلی از دست دالتون خندیدم :)

5.تنهاییم و آهنگای جدید :)

خب فعلا همینا بود 

شاد باشید :)

در مورد شماره 3، مزخرف درسته؛ اصلاً من متخصص مزخرف شناسی هستم! 
ممنون :)
دارم به این فکر میکنم چرا تا الان با اینکه اینقدر ازش استفاده میکنم هیچکی بهم نگفته بود که اشتباه مینویسم :/
اوفففف طولانیه =|
خدایا خودت کمک کن -_-
1-خعلی کیف میده.کاملا درکت میکنم =)
2-عخیییی واسه منم اتفاق افتاده :دی
3-نمیدونم شرمنده!
4-تاکسیام دیگه زرنگ شدن =|
5-وااااای عالیه!!خوش به حالتتتتت *~*
6-انگار منتظر کمکت بوده D:
7-خواهرم این چه وضعیه؟! O_o
8-کاملا موافقم =)
9-اولا که اصن 9 نزاشتی.به جاش دوتا 8 =|
دوما فکر جالبیه -_^

آخیییییی تمومید ~_~
خخخ :)
1.اصن معرکس :)
3.اشکال نداره :)
4.آره به خدا :/
5.قبلنا دوست نداشتم ولی الان از خدامه ^_^
6.فک کنم اینقد پرو بود که اگه نمیگفتم هم میپرسید :/
7.اصن روایت داریم که میگه اتاق باید شلوغ باشه !والاع !
9.ممنون که گفتی درستش کردم :)
اگه میتونی حتما انجام بده
 ببخشید دیگه :)
۶ =\
میگن تعارف اومد نیومد داره همینه :/
خدا ببخشه...!
:)
خوش بحالت که بیست میشی^________^
:دی
امیدوارم تو هم همه ی امتحانا رو خوب بدی و بیست بشی :))
اینجا بیشتر از 24 ساعت کامل بارون بارید. خیلی حال داد.
من اصلاً شلخته نیستم. اصلاً.

اینجا هم کلی بارون بود خییلی خوب بود :)
به جاش من تو شلختگی لنگه ندارم :دی
اصن دارم به این نتیجه میرسم پسرا شلخته نیستن :/
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی
Designed By Erfan Powered by Bayan