استاد خیال

یادم نمیره ...

یادم نمیره که سر همین فتنه و قضایا چه بلاهایی که سر دایی من نیاوردن 

داییم به پای یه عده سوخت بدون هیچ گناهی 

شاید گناهش این بود که سبز بود گناهش این بود که مخالفتش رو بیان کرده بود 

یادمه تبریز که زلزله اومد داییم و دوستش رفتن تا کمک کنن و چون کسایی که باهاشون بود آدامای سابقه داری از لحاظ سیاسی بودن همون مردم بهشون انگ زدن و دستگیر شدن 

درسته بچه بودم یا اصن همین الانش هم هستم ولی دلیل نمیشه که حالیم نشه اتفاقا خیلی هم حالیم میشه حتی من ماجرا رو زودتر از مامانم هم فهمیدم 

یادمه کل وسیله های داییم رو گشتیم تا یه وخ اگه ریختن تو خونه چیزی توش نباشه و همینطور یادمه که اونا رو گذاشتیم زیر تخت من 

حالا این چه فرقی داشت با اون زمان که مامورای شاه میریختن تو خونه ها یا...

فقط الان یه اسلامی هم گذاشتن تنگش و خودشونو پشتش قایم کردن 

آدم سیاسی ای نیستم و حتی از سیاست متنفرم و نمیگم کار کدوم دسته درست بوده یا غلط یا حتی نمیدونم نوشتن یه همچین چیزی درسته یا غلط 

(صد درصد موقت )


بی ربط نوشت : 

رفیق جان میشود برگردی ؟ بیا باهم حرف میزنیم بعد هر کار دلت خواست بکن!



دلیل نمیشه قشنگ نباشه :)

× درسته روز جالبی نبود ولی دلیل نمیشه که توش قشنگی ای نباشه مگه نه ؟! :)

1. توی سرویس ککلی از دست رانندمون خندیدیم 

2.همین که یه روز دیگه هم دور هم بودیم 

3.همین که بعد از امتحان گرفتیم خوابیدیم تا شروع کلاس 

4.همین که دالتون کنارم بود :) ( دالتون جان شما پرو رو نشو اصن من یکی دیگه رو میگم :/ )

5.نامه بازی سر کلاس ریاضی 

فعلا همین :)

÷دبیر ریاضیمون امروز گفت هرکی بیست بشه بهش یه تراول میدم و حالا بچه ها هم کلی جو انداختن که حتما خیلی سخته که میگه اینقدر میده و میدونه کسی بیست نمیشه و... کلا از این جور حرفا 

ولی من میگفتم چرا اینجوری بهش نگاه میکنین؟ 

اینجوری ببینین که طرف پولش زیادی کرده که میخواد همین شکلی الکی تراول بده به دانش آموزاش 

پیش خودم فکر میکردم که اگه بیست بشم که حتما مشم چون میخوام که بشم ازش پول رو قبول نمیکنم چون داره از جیب خودش میده ولی حالا اگه از طرف مدرسه بود یه چیزی ولی چون از طرف خودشه یه جوریه به نظرم 

اگه بخوام مطمئنم که میتونم 

اوندفه هم که کم شد واس این بود که نخوندم و از همه مهم تر چندان برام مهم نبود ولی الان برام مهمه خیییلی هم مهمه 

دیگه دسته دست فروش هیچ وقت نیستش فال بد

سلام :)

این عکس حرفای من و دالتون امروز سر کلاس ریاضیه (چرا چپکی شد ؟!)

اون بنفشا دالتونه آبیا منم (بدخط هم خودتونید :/ )

ینی به معنای واقعی من که هیچی گوش ندادم :/

امتحان هم خوب بود ولی من خوب ندادم :(


×من واقعا موندم یه سری با چه اعتماد به نفسی میرن خواننده میشن هان ؟!

بعد بعدتر از اونا کسایی هستن که طرفدار این آدما هستن 

یکی از همین آدما اسمش خلسه ست 

صداش خیییلی داغونه 

اینم آهنگ دستفروش از خلسه و لیتو 

اونی که بعد از میخونه خلسه ست 

یکی دیگه از این خواننده ها هم فردی به نام ارشاد هستش که خودمم نمیشناسمش و فقط یه بار بچه ها آهنگش رو گذاشتن برام و این بدتر از اون یکی :/

اگه خواستین برین اینجا آهنگش رو گوش بدین 

ماجرای آهنگش هم اینه که ایشون یه عشقی داشتن و موقعی که دختره بوده چندان توجهی بهش نکرده و باهم دعواشون شده و دختره رو حسابی ناراحت کرده دختره هم خودکشی کرده و حالا مرده بعد آقا تازه یادش افتاده عه من چقدر اینو دوست داشتم و حالا پشیمون شده و واسش دو تا آهنگ خورده اون یکیش هم اسمش آرامش2هستش

حالا الان آهنگ خوندی که چی بشه ؟ زدی دختر مردم رو تو گورش کردی حالا پشیمونی ؟ دیگه پشیمونی تو و آهنگ خوندنت به چه دردی میخوره ها ؟؟


واهاهاهای :)

قشنگی های امروز 

1.دیشب گفتم که من همیشه حدسام در مورد موضوعی که برای انشا میاد درسته:دی و این دفه هم درست بود و دقیقا همون یکی از موضوعا بودش  و من بسی شادمان گشتم واهاهاهای :دی

2.مثه همیشه کنار هم بودنمون و خندیدنامون 

3.سر جلسه من انشای بقلیم رو خوندم و اون انشای منو بعد بهم مشکلا رو گفتیم ینی یه جورایی قشنگ با کمک هم انشا نوشتیم :دی

4.همین که همه چی آرومه و داره میره جلو

اینم قشنگی های یه روز بس عادی :)


اینکه پرسیدم بدم آدرس رو یا نه 

میدونید خودم هم میدونم اگه بدم محدود میشم و دیگه خیلی چیزا رو نمیتونم بنویسم ولی اگه هم ندم ناراحت میشه حتی همین الان هم

الان دو تاراه وجود داره 

1.به خاطر راحتی خودم و اینکه خودسانسوری نکنم آدرس رو ندم 

2.به خاطر اینکه ناراحت نشه آدرس رو بهش بدم 

اگه جای من بودید چی کار میکردید ؟؟

زیست تموم شد :)

خب عکسی که مشاهده میکنید میز بنده در دقایقی قبل هستش :)

بخش زیست رو که برای اولین بار داشتم میخوندم رو یه نیم ساعت پیش تمو کردم و حالا میرویم سراغ زمین 

اون کاغذا هستش که رو میزه 11 صفحه جزوه ست که تازه امروز پرینت گرفتم و هر خطی که میخوندم و مهم بود هایلایت میکردم 

فقط دعا کنید فردا گند نزنم بیست پیشکش :/

+میدونید دوستای من میدونن من و دالتون وبلاگ داریم و حتی اکثر شماها رو هم میشناسن ولی آدرس وبلاگم رو ندارن بعد سارا خیلی اصرار داره که داشته باشه ولی بقیه نه اونقدر ینی میخوانا ولی نمیگن 

بعد موندم که بهش بدم یا ندم !نظر شما ها چیه ؟!

تو مخ نمیره -__-

واااای خدا آخه شماها چه شکلی میتونین زیست بخونین ://

خیییلی درس مضخرفیه اصن (ببخشیدا البته )

اصن تو مخم نمیره 

:/

هر دفه هم از همه بیشتر براش میخونم ولی باز کمترین نمرم همین زیسته 

نه واقعا چه جوری نمره میگیرین ازش هان ؟!!!

ینی من خراب این هماهنگی دبیرامون هستم :/ 

دبیر ما میگه کتاب کار اون یکی دبیر میگه جزوه خودم و کتاب :/ 

آدم میمونه بالاخره تو این زمان کم که نمیشه همش رو خوند کدوم رو بخونه 

-__-


۱ ۲ ۳ . . . ۸ ۹ ۱۰ ۱۱ ۱۲ . . . ۲۵ ۲۶ ۲۷
Designed By Erfan Powered by Bayan