چندروز پیشا مثه اینکه چند تا پسر اومده بودن دم در حیاط مدرسه و شماره انداخته بودن و بماند که بچه هامون چه سبک بازی هایی که در نیاوردن و چه قدرهم پسران دست خطشون ضایع بود و....
امروز هم زنگ تفریح آخر همینطور که نشسته بودیم و حرف میزدیم دیدیم که همه ی مدرسه دویدن سمت در حیاط و حالا برای چی نمیدونم!
از اونجایی هم که خب ما خسته تر از این حرفا بودیم که بلند شیم بریم ببینیم چه خبره همون سر جامون نشستیم:/
بعدا کاشف به عمل اومد که همون پسر قبلیا بودن و این بار هم شماره دادن و همینطور هم مثه اینکه رفتن بالای در و با بچه ها سلفی گرفتن و تمام این کار ها هم در حضور سیاره انجام شده و اون هم هیچی نگفته:|
ینی خداوکیلی دخترای ما عقده ی چی دارن که این جوری میرن تا یه پسر رو ببینن و باهاش عکس بگیرن یا برای برداشتن شمارش تو سر و کله ی هم میزنن:/
کلی میتونم در این باره حرف بزنم و بنویسم ولی خب واقعا تو شوک این حجم از عقده ای که توی پسرا و دخترا وجود داره موندم و فقط میتونم بگم متاسفم که اینقدر هممون عقده ای هستیم همین!
:////