تجسم کن
تو اتاقی کوچکی نشستیو از تنها پنجرش بیرونو نگاه میکنی.
دنیای بیرون دنیای قشنگیه!
هرشب توی همین اتاق میخابی و هر روز وقتی از خواب پا میشی،میای کنار پنجره و دنیای زیبای بیرونو نگاه میکنی.
یه روز وقتی داری بیرون رو نگاه میکنی و از زیباییش لذت میبری،یه اتفاق غیر منتظره میفته...
میبینی بولدوزرا و کارگرا اومدن و درست روبه روی پنجره اتاقت دارن مجسمه ی یه مرغ بزرگ رو میسازن.
این مجسمه ی بزرگ حالا جلوی دیدتو گرفته و تو اصلن ازش خوشت نمیاد...
حالا چی کار میکنی؟!
1.یاد میگیری مجسمه مرغ رو دوست داشته باشی.
2.با خاطره ی منظره ی قبل از مجسمه به زندگیت ادامه میدی.
3. با وکیلت تماس میگیری و از سازندگان مجسمه شکایت میکنی.
4.صندلیت رو برمیداری و به اتاق کوچک دیگه ای میری که جلوی پنجرش مجسمه ساخته نشده.
فقط یه جوابو انتخاب کنیدو بنویسید.
برگرفته از کتاب"دوباره از هستی" نوشته ی "مایک دلی"