خب قشنگی های امروز رو میخوام بنویسم :)
1.درس زودتر از اونچه که فکرش رو میکردم یه دورش تموم شد
2.برخلاف تصورم تونستم دو دور بخونم
3.ناهار از این گوشت قلقلی ها هستن از اونا داشتیم ^___^ واهاهاهاهای :)
(شیکمو هم صد درصد خودتونید :/ من فقط غذا دوس دارم همین )
اممم دیگه ....
خب از اونجایی که روز چندان جالبی نبود و همش یا درس بود یا وبلاگ
و در کنار همه ی اینا کلیه درد را هم بیفزایید و همچنین خبر مرگ مادربزرگ یک دوست بسیار قدیمی و عصبانیت از دست درس که نگذاشت من به ختم برم -___- و...
واس همین میزنیم جاده خاکی و بدیهیات را مینویسیم
4.آهنگ گوش دادن
5.هممون دور هم بودیم
6.خوندن یه سری از پست ها
و خب دیگه چیز دیگه ای به ذهنم نمیرسه
اون تیکه وسط رو هم نوشتم تا بدونم با وجود همه ی این مشکلات و خبر بد هنوز هم روزم میتونه قشنگی داشته باشه هرچند که کوچیک باشن اون قشنگیا :)))
÷کسی میدونه برای اینکه بشه بیدار موند باید چی خورد یا چی کار کرد البته از قهوه و اینجور چیزا هم فاکتور بگیرین دوس ندارم
لطفا کسی میدونه بگه اخه میخوام بیدار بمونم ببینم میشه یه دور دیگه هم بخونم یا نه
×آدما هیچوقت ارزش اینو ندارن که نگرانیت رو یا علاقت یا حتی نفرتت نسبت بهشون رو بروز بدی و بهشون بفهمونی ! احساساتت رو برای خودت نگه دار !