چرا من نمیحوام یاد بگیرم که همه چیم رو بذل و بخشش نکنم و نزارم که همه از وسایلام استفاده کنن ؟
یادمه چند سال پیش که تبلتم رو گرفته بودم هم همش میدادم دست بچه ها تا باهاش بازی کنن ولی پسرعموهام اصن نمیذاشتن طرف تبلت یا گوشیشون بشی
میدونی اصن دلم نمیومد به اون بچه ای که میگه"تبلتت رو میدی بازی کنم؟"
نه بگم و ناراحتش کنم
یا مثلا هفتم که بودیم یادمه بعد از امتحانا دست رشته بازی میکردیم و قرار شد با جامدادی من بازی کنیم و من به جای اینکه بگم نه نمیشه اجازه دادم چون دلم میخواست به بچه ها خوش بگذره و خب نتیجش هم شد اینکه خودکارام همه شکستن :/
یا همین دوسه روز پیش که یکی از بچه ها روان نویس هام رو برداشت تا رو دستش چیزی بکشه و من هم باز دلم نیومد که بگم نه و همین باعث شد که الان شش هفتا از روان نویسام خشک بشن :// چون که نباید روی دست بکشی باهاشون
البته ناگفته نماند که یه سری وقتا واقعا آدم زور گویی هستم و حرف باید حرف خودم باشه
مثلا پارسال تمام طول سال رو نذاشتم که بقل دستیم ته میز بشینه :دی
امسال هم همینطور
البته یه کاری میکنم و یه جوری زور میگم که طرف ناراحت نمیشه و خودش میفهمه که به نفعشه تا به حرفم گوش بده :دی
ولی در مجموع اصلا دوست ندارم و دلم نمیخواد که کسی از دستم ناراحت باشه و اگه یه وخ کسی ازم ناراحت باشه و البته بدونم که ناراحتیش با دلیله و حق داره تمام سعیم رو برای برطرف کردن ناراحتیش میکنم ولی خب یه سری وقتا هم آدما الکی و بی دلیل از دست آدم ناراحت میشن که خب اونا اصن مهم نیس